دعای سحرگاه

ساخت وبلاگ

سلام شنبلیله جانم.خوبی مامان جان؟ شما هم عادت کردی به شب بیداری و صبح خوابیدن. انقدر شبا پرجنب و جوش و پرحرکتی. همین الانم داری به زیر دام لگدای کوچولو میزنی.دلخوشی این روزای من و بابا میبینی که بابا چقدر به خاطرت تلاش میکنه چقدر تلاششو میکنه که برات بهتزینا فراهم بشه و بتونه برات هرکاری بکنه. مامان جان شما که پیش خدا هستی و انقد پاک و معصومی لطفا تو گوش خدا آرزو کن که بابا زودتر رسمی بشه و به خانواده هامون نزدیکتر بشیم. پسر جانم انقد دوس دارم سال دیگه این وقت بابا رسمی شده باشه و دیگه مجبور نباشه اینجوری صبح تا شب بدو و بدو بدو و همیشه خسته باشه و متاسفانه به اندازه دویدن هاش هم پولی گیرش نیاد اوضاع همه خرابه ولی من امیدم به آینده ست به خدایی که تورو معجزه وار به ما داد و تو زندگی مون آورد خدایی که بابا و مطمئنم من رو خیلی دوس داره و دائم دست رحمت و مهربونیش رو به سرمون میکشه. امیدوارم سال دیگه از شیروان برات بنویسم ، امیدوارم برات تعریف کنم از روزای آسباب کشی و انتقالی. امیدوارم وقتی تو بغلم میگیرمت بهت بگم چقدر عاشقانه دوستت دارم. مامان جان سلامت باشی و سلامت به دنیا بیایی. امیدوارم پاقدمت تو فصل معجزوار زندگیم پربرکت و نور برای همه باشه

هم نفس من...
ما را در سایت هم نفس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hameshgimno بازدید : 84 تاريخ : شنبه 29 بهمن 1401 ساعت: 1:29